ج- پری در دوره ی دیکتاتوری رضاخان
در اوایل سلطنت رضاخان اوریاد بسیار آشفته شده و تجاوز به مال و زندگی مردم گسترش یافته بود، ولی از نظر فرهنگی، پری در آستانه ی یک تحول جدی قرار گرفت. منشا این تحول، وجود مغتنم مرحوم ملا محمد حسن بود، تلاش بی پایان وی در مدتی بیش از نیم قرن موجب شد که پری به لحاظ فرهنگی وسطح دانش عمومی عنوان«سواد اعظم» بیاید. در این دوره ده ها چهره ی علمی و فرهنگی و معنوی تربیت شدند، و ما در جای خود به تفصیل از آن سخن خواهیم گفت.
ادبیات شفاهی مردمان پاک سرشت پری، فرازهایی از دوره ی رضاخان و مساله ی کشف حجاب را با توجه به دیکتاتوری دوره ی رضاخان به زبان طنز در خود منعکس کرده است.
ملت باغی گل آشدی بیربیرینه دولاشدی
یاشاسون رضاشاهی آغ نوزدن یاشماق آشدی
* * *
همزمان با تبعید رضاخان به موریس در شهریور 1320 هـ. ش پری در شرایط اقتصادی خوبی بسر می برد. عباسقلی خان، نظر علی خان و شیخعلی خان خرده ملک های پری بودند. کشاورزی رونق چشمگیری داشت.«هامپاها» یی بودند که 50 خروار گندم برداشت می کردند. از این مقدار یک پنجم آن به مالک تعلق داشت. برخی از خرده مالک ها 20 و گاهی 30«هامپا» داشتند.
ششدانگ املاک پری در دوره رضاشاه 64 سهم بود. رخساره اجل افشار، دختر میرزا قلی، خلیل جلالی و محمود جلالی فرزندان حاج محمد علی، محمد الله مرادی فرزند بخشی، سید احمد حسینی فرزند سید محمود، جمیله اجل افشار فرزند علی اشرف خان، فاطمه اجل افشار فرزند حیدر قلی، خان بابا خان بابایی ناسی، غلامحسین خان صادقی جهانی ناسی و علی خان نظری ناسی فرزندان عبد الحسین خان، حوا بیگم دختر علی بابا، ذوالفقار خان اجل افشار فرزند حیدر قلی خان، حسنعلی، احمد اجلی فرزند علی، محمد تقی سلیمانی، زین العابدین سیلمانی، محمد سلیمانی و یوسف سلیمانی فرزندان محمد باقر، ابوطالب و عباسعلی اجل افشار، شیخعلی اجل افشار و نظر علی اجل افشار فرزندان مهدیقلی، بیگم نسا و فضه خانم فرزندان سید بابا، خداداد اجلی و ابوطالب و ابراهیم لطفی مالکین پری بودند.
ب- پری در نهضت مشروطه
در نهضت مشروطه ملاقربانعلی زنجانی، معروف به«حجت الاسلام» و «آخوند» (1235- 1328 هـ. ق) از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و موسس خط سوم در انقلاب مشروطیت ایران که در جریان فتنه ی باب، مبارزه علیه طرفداران سید محمد علی باب را در زنجان رهبری می کرد، در پری طرفدارانی داشته است و هنوز این شعار که حاکی از دستگیری حجت الاسلام است، بر سر زبان ها است:
شیعه آغلیون، قاره باغلیون
وای اسیراولدی حجت اسلام، دستگیر اولدی حجت الاسلام
یوسف سیف لشکر از فرزندان محمد امین خان و جد مادری حاج مناف نظری و مرحوم حاج محمد باقر سلیمانی از طرفداران حجت الاسلام ملاقربانعلی زنجانی بوده اند و تا دستگیری ایشان افراد مسلحی از پری در بیت حجت الاسلام حضور داشته اند. می گویند ایشان پیش از درهم شکستن خانه ی خود به دست یپرم خان به سیف لشکر که نایب الحکومه نیز بود، می گوید: آقا یوسف از اینجا برو و دعایی می نویسد، ایشان در کلاه خود می گذارد و از خانه بیرون می شود و کسی ایشان را بازداشت نمی کند. یوسف سیف لشکر در روستای اژدها نوشته را باز می کند، می بیند روی کاغذ بسم الله نوشته شده است.
در انقلاب مشروطیت هر دو جریان مشروطه و مشروعه در پری فعال بوده اند. مرحوم حاج سید جهانگیر موسوی، فرزند سید اسماعیل،(متوفی 1336 هـ. ق پری) و مرحوم عمومی آیت الله حاج میر آقا موسوی امام جمعه ی زنجان، طرفدار مشروطیت بوده است. ایشان پرچم مشروطه خواهان را بر بام مسجد پری که در سال 1311 هـ. ق یعنی سیزده سال پیش از وقوع انقلاب مشروطه به دستور مرحوم حاج سید محمد کاظم حسینی مشهور به سید بابا جد اعلای مادری نگارنده ی این سطور و از اجلای سادات منطقه احداث شده بود، نصب کرده و ذوالفقارخان نماینده ی جناح طرفداران حاکمیت قاجار آن پرچم را از پشت بام بر می داشته است. حاج سید بابا بنا به سندی که یک سال پس از انقلاب مشروطه مربوط می شود و از ایشان بر جای مانده است، نسبت به هر دو جریان بی طرف بوده است. مضمون این اعلامیه که در 14 ربیع الاول 1325 هـ. ق، همزمان با دوره ی استبداد صغیر از سوی وی صادر شده است، چنین است:
هو المعز
چون این اقل السادات که سید بابا هستم، همین بنا و حجرات را که در ضمن مسجد ترتیب داده بودم، شاید از غربا و واردین فقرا را بد نگذرد. از اینکه احترام مسجد را ملحوظ نداشتند، از این تاریخ که چهاردهم شهر ربیع الاولی مطابق هذه السنه 1325 قول ئیل می باشد. احدی از دیوانیان و اقسام خوانین را اذن دخول ندادم و همچنین خانه ی بنده محل بست نیست، هرگاه کسی این اعلان نامه را قبول نمی کند، به لعنت خدا و نفرین پیغمبر گرفتار گردد.
محمد کاظم الحسینی
از مضمون این سند به خوبی روشن می شود مستبدین که عموما از ارباب ها و متمولین، سازمان یافته بودند و انقلاب مشروطه می توانست منافع آنها را به خطر اندازد، در مدت کوتاه حاکمیت مجدد سلطنت طلبان، ارزش های دینی را زیر پا گذاشته و از مسجد استفاده های نامشروع می کرده اند. و مرحوم حاج سید بابا ضمن اعتراض به رفتار آنها، برای اینکه بتواند بی طرفی خود را اعلان کند، از مشروطه خواهان که در دوره ی استبداد صغیر، خانه ی ایشان را به عنوان بست قرار داده و به آن پناهنده می شدند، خواسته است تا خانه ی ایشان را بست قرار ندهند.
دگرگونی های ارزشی و سنتی که در دوران انقلاب مشروطیت و تحت تاثیر فرهنگ اروپا در پوشش زنان این مناطق به وجود آمده بود، با بیانی طنزآلود و در قالب اشعار چنین بر جای مانده است:
زمانه عاراولوب یاشماق صلاحدور قویوب قاچماق
اون قران اولوب باشماق مظفر الدین شاه عهدینده
حیانی گتوردی ئوزدن تمانی ایلدی دوزدن
سورفالار ئورتولوب باشا مظفر الدین شاه عهدینده
* * *
در سال 1328 هـ. ق زمان سلطنت احمد شاه قاجار سیف الله خان صولتی«صولت السلطنه» فرزند حیدرخان میرپنج، به حکومت رسمی چاراویماق منصوب شد. از میان صولتی ها غلام حیدر مشهور به بوک آقاخان صولتی ، در جریان های سیاسی و فرهنگی ناحیه ی اوریاد تاثیر بسزایی داشت. صولت السلطنه خود از ارباب های مقتدر خطه ی زنجان بود، هر چند او و بعدها فرزندش بوک آقاخان افراد غیرتمند و حافظ عرض و ناموس مردم بودند و در آلاتپه در چادر بسیار بزرگی، در ایام محرم بویژه روز عاشورا مراسم تعذیه و شبیه خوانی برگزار می کرد، ولی نسبت به دیگر رویکردهای دینی توجه چندانی از خود نشان نمی دادند. در عصر صولت السلطنه هیچ محکمه ی شرعی در منطقه ی چاراویماق و اوریاد دایر نبود و مظالم زیادی صورت می گرفت. صولت السلطنه شنل به دوش می انداخت، سواد نداشت و فردی به نام«موید» منشی ایشان بود. همه ی ارباب های کوچک و بزرگ منطقه به ایشان اهمیت می دادند و حرفش همه جا خریدار داشت.
[1] - خواهر شاهی خانم، ماهی خانم نام داشت. و ایشان همسر جد اعلای نگارنده مرحوم حاج سلیمان پری لویی است.
ادوار باستانی پری
پیشینه های تاریخی پری
الف- ادوار باستان:
پری کنونی را به روایتی حسنعلی خان در اوایل دوره ی قاجار پایه گذاری کرده است. پری بر بستری از آبادیهای کهن تر« گنج آباد»،«کرپیجلی» و«گولو» خفته است که دست آورد زمان های قدیم تری هستند. در ضرب المثلی آمده است:«گت کلیه، گل پریه یورولسان قال گنج آبادا» و به نظر می رسد قدمت تاریخی زیارتگاه«ایوان قایا» و «دلک قایا» و مراسمی که دختران دم بخت و زنان نازا با عبور از زیر هفت پل سنگی که هر کدام از سه تخته سنگ نه چندان بزرگ و بدون استفاده از مصالح ساختمانی و ملات ساخته شده بودند، یک دیوار سنگی کم ارتفاعی، درست بر فراز بلندترین نقطه کوه، آن را از محیط های دیگر جدا می ساخت، به دوره های بس کهنتر مربوط می شود. در کنار زیارتگاه ایوان قایا و آبادی های از میان رفته دیگر می توان به گورهای تپه مشرف به گنج آباد اشاره کرد. این گورهای سنگی پس از انقلاب طی حفاری جویندگان گنج کشف شده است. این گورها مکعب مستطیل هستند از چهار ردیف سنگ های رودخانه شکل گرفته اند. جهت اسکلت درون آنها شرقی غربی است و گورها در عمق یک متری زمین کنده شده اند. بر روی ردیف سنگ های دیوار گور دو تا سه، سنگ تخته ای و بسیار بزرگ قرار داشته و دهانه گور با این سنگ ها مسدود شده است. این گورها از هزاره اول پیش از میلاد تا دوره اشکانیان(580 قم تا 400 م) در آذربایجان رواج فراوان داشته است. با توجه به بقایای این گورها، تاریخ باستانی پری تا هزاره اول پیش از میلاد یعنی به 3000 سال پیش بر می گردد.
پری به دلیل قرارگرفتن در نزدیکی«تخت سلیمان» و ناحیه ی«افشار» و ارتباط با این نواحی از راه خورجهان در مسیر رویدادهای بزرگ تاریخ قرار داشته است. براساس منابع موجود در دوره ی اشکانیان(25 ق م- 224 م) دولت بیزانس از حدود تخت سلیمان و اوریاد به«آتروپاتن»(آذربایجان) و از آنجا به«آپامه آ»(ری) یکی از پایتخت های دولت اشکانی حمله کرد. در دوره ی ساسانیان نیز این ناحیه به دلیل وجود پرستشگاههای آتش مورد توجه بوده است.[1] پس از ظهور اسلام و حمله ی تازیان این منطقه از رویدادهای تند و تیز سیاسی به دور نبوده و نگارنده سنگ گورهایی به زبان عربی و خطوط کوفی در اطراف پری مشاهده کرده است. نام چشمه ماجان(ماجان بلاغی) پری هم می تواند نشانه ای از حضور سلجوقیان ترکمن در این روستا باشد. ماجان نام یکی از چهار نهر مهم رود مرغاب بوده است که به شهر مرو و پیرامون آن آب می رساند.[2]
سپاه مغول در این ناحیه استقرار داشته و نیروهای امیر تیمور گورکانی نیز که از سواحل دریاچه ی وان به حرکت در آمده بود، به منظور تهاجم به همدان در یورش سه ساله(790- 788 هـ- ق) از نزدیکی این ناحیه حرکت کرد.
در زمان حمله اشرف افغان به ایران و حضو عثمانی ها، به دستور فرمانده سپاه عثمانی، سنجاق عبدالعزیز پاشا کرد حاکم مراغه به سه قسمت تقسیم شد. سنجاق مراغه را به چاووش باشی حاجی مصطفی سر عسکر دادند. سنجاق مکری را به فرخ پاشا دادند. سلدوز و لاهیجان را هم به حسنعلی بگ برادر فرخ پاشا وا گذاشتند. حکیم زاده علی پاشا سردار تبریز اوریاد(اوریاباد) را از افشارها گرفت و ایل قره تبقلی که بین اوریاد و زنجان قشلاق و ییلاق می کردند، اظهار اطاعت کردند.[3]
نادرشاه افشار نیز چندین بار به این منطقه آمد و شد کرده است. نادر یک بار در سال 1143 هـ. ق برای سرکوبی افغان های ابدالی و یک بار در صفر سال 1147 و بار سوم در سال 1156 هـ . ق برای جنگ با احمد پاشا از ناحیه ی اوریاد و افشار با سپاهیان خود گذشته است. یکی از دلایل آمد و شد نادر به این ناحیه پراکندگی ایل افشار در این سرزمین بوده است.
[1] - برای مطالعه در زمینه آتشکده های ناحیه اوریاد، ر.ک: جواد بابک، مقاله آتشکده های ساسانی طارم و ماه نشان و آتشکده بیانلو و آتشکده های ماهنشان، همایش تاریخ و فرهنگ ایران، تهران، انتشارات اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، آبان 1353/44-50.
[2] - ر.ک: فرهنگ جغرافیای تاریخی ترکمنستان: سید مهدی سیدی، رایزنی فرهنگ سفارت جمهوری اسلامی ایران در ترکمنستان، زمستان 1383/450.
[3] - نادر صاحبقران، نادرشاه بر مبنای اسناد خطی، کلیم الله توحدی(کانیمای)، اسنتیتو فرهنگی کردستان، 1384/487-488.
اين كه در صد سينه پيچد يك نفس