پارینه ها
انسان در گذر زمان به خود می آید ، خود را کشف می کند ، خود را می سازد و از خود در می گذرد . می توان گفت همه چیز در گرو زمان است . یعنی انسان محصول زمان است . جایگاه زمان در شکل گیری شخصیت انسان در حدی است که در گذشته های بس دور آیین "زروان " آن هم در میان ایرانیان به وجود آمد .پیروان زروان به راستی تاثیر زمان بر انسان را باور داشتند و زمان را امری ابدی می دانستند. به نظر من دهریون در تاریخ کلام اسلامی نیز بازمانده های همین نحله بودند. دهریون اعتقاد داشتند که پیدایش انسان و فنای او در ظرف دهر اتفاق می افتد و دهر را زمانی می دانستند که آغاز و انجام ندارد. من نیز وقتی می اندیشم چیزی جز گذر زمان در خاطره خود نمی یابم . برای عبور از حال و بازگشت به گذشته مجبور هستم از پنجره زمان عبور کنم . این عبور بسیار برای من سخت است. چون همه چیز و همه کس را در خاطرم زنده می کند. بار دیگر مجبور می شوم با شکیبایی همه سختی ها را به یاد بیاورم . و پری را و مهربانی های مردمی را که به نان سوگند می خوردند و با آمدن بهار حیات و حرکتشان آغاز می شد و با غروب خورشید سر به بالین می گذاشتند و این بار کار با همه زیبایی هایش آغاز می شد. دارم با شما از عصری سخن می گویم که پیران ما برای روشن کردن چپقشان هنوز از سنگ چخماق استفاده می کردند. و بند تنبانشان از زیر پیراهنشان پیدابود اما امین یکدیگر بودند و به هم خیانت نمی کردند. پارینه های پری پارینه های پریان بود.