ب- پری در نهضت مشروطه
در نهضت مشروطه ملاقربانعلی زنجانی، معروف به«حجت الاسلام» و «آخوند» (1235- 1328 هـ. ق) از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و موسس خط سوم در انقلاب مشروطیت ایران که در جریان فتنه ی باب، مبارزه علیه طرفداران سید محمد علی باب را در زنجان رهبری می کرد، در پری طرفدارانی داشته است و هنوز این شعار که حاکی از دستگیری حجت الاسلام است، بر سر زبان ها است:
شیعه آغلیون، قاره باغلیون
وای اسیراولدی حجت اسلام، دستگیر اولدی حجت الاسلام
یوسف سیف لشکر از فرزندان محمد امین خان و جد مادری حاج مناف نظری و مرحوم حاج محمد باقر سلیمانی از طرفداران حجت الاسلام ملاقربانعلی زنجانی بوده اند و تا دستگیری ایشان افراد مسلحی از پری در بیت حجت الاسلام حضور داشته اند. می گویند ایشان پیش از درهم شکستن خانه ی خود به دست یپرم خان به سیف لشکر که نایب الحکومه نیز بود، می گوید: آقا یوسف از اینجا برو و دعایی می نویسد، ایشان در کلاه خود می گذارد و از خانه بیرون می شود و کسی ایشان را بازداشت نمی کند. یوسف سیف لشکر در روستای اژدها نوشته را باز می کند، می بیند روی کاغذ بسم الله نوشته شده است.
در انقلاب مشروطیت هر دو جریان مشروطه و مشروعه در پری فعال بوده اند. مرحوم حاج سید جهانگیر موسوی، فرزند سید اسماعیل،(متوفی 1336 هـ. ق پری) و مرحوم عمومی آیت الله حاج میر آقا موسوی امام جمعه ی زنجان، طرفدار مشروطیت بوده است. ایشان پرچم مشروطه خواهان را بر بام مسجد پری که در سال 1311 هـ. ق یعنی سیزده سال پیش از وقوع انقلاب مشروطه به دستور مرحوم حاج سید محمد کاظم حسینی مشهور به سید بابا جد اعلای مادری نگارنده ی این سطور و از اجلای سادات منطقه احداث شده بود، نصب کرده و ذوالفقارخان نماینده ی جناح طرفداران حاکمیت قاجار آن پرچم را از پشت بام بر می داشته است. حاج سید بابا بنا به سندی که یک سال پس از انقلاب مشروطه مربوط می شود و از ایشان بر جای مانده است، نسبت به هر دو جریان بی طرف بوده است. مضمون این اعلامیه که در 14 ربیع الاول 1325 هـ. ق، همزمان با دوره ی استبداد صغیر از سوی وی صادر شده است، چنین است:
هو المعز
چون این اقل السادات که سید بابا هستم، همین بنا و حجرات را که در ضمن مسجد ترتیب داده بودم، شاید از غربا و واردین فقرا را بد نگذرد. از اینکه احترام مسجد را ملحوظ نداشتند، از این تاریخ که چهاردهم شهر ربیع الاولی مطابق هذه السنه 1325 قول ئیل می باشد. احدی از دیوانیان و اقسام خوانین را اذن دخول ندادم و همچنین خانه ی بنده محل بست نیست، هرگاه کسی این اعلان نامه را قبول نمی کند، به لعنت خدا و نفرین پیغمبر گرفتار گردد.
محمد کاظم الحسینی
از مضمون این سند به خوبی روشن می شود مستبدین که عموما از ارباب ها و متمولین، سازمان یافته بودند و انقلاب مشروطه می توانست منافع آنها را به خطر اندازد، در مدت کوتاه حاکمیت مجدد سلطنت طلبان، ارزش های دینی را زیر پا گذاشته و از مسجد استفاده های نامشروع می کرده اند. و مرحوم حاج سید بابا ضمن اعتراض به رفتار آنها، برای اینکه بتواند بی طرفی خود را اعلان کند، از مشروطه خواهان که در دوره ی استبداد صغیر، خانه ی ایشان را به عنوان بست قرار داده و به آن پناهنده می شدند، خواسته است تا خانه ی ایشان را بست قرار ندهند.
دگرگونی های ارزشی و سنتی که در دوران انقلاب مشروطیت و تحت تاثیر فرهنگ اروپا در پوشش زنان این مناطق به وجود آمده بود، با بیانی طنزآلود و در قالب اشعار چنین بر جای مانده است:
زمانه عاراولوب یاشماق صلاحدور قویوب قاچماق
اون قران اولوب باشماق مظفر الدین شاه عهدینده
حیانی گتوردی ئوزدن تمانی ایلدی دوزدن
سورفالار ئورتولوب باشا مظفر الدین شاه عهدینده
* * *
در سال 1328 هـ. ق زمان سلطنت احمد شاه قاجار سیف الله خان صولتی«صولت السلطنه» فرزند حیدرخان میرپنج، به حکومت رسمی چاراویماق منصوب شد. از میان صولتی ها غلام حیدر مشهور به بوک آقاخان صولتی ، در جریان های سیاسی و فرهنگی ناحیه ی اوریاد تاثیر بسزایی داشت. صولت السلطنه خود از ارباب های مقتدر خطه ی زنجان بود، هر چند او و بعدها فرزندش بوک آقاخان افراد غیرتمند و حافظ عرض و ناموس مردم بودند و در آلاتپه در چادر بسیار بزرگی، در ایام محرم بویژه روز عاشورا مراسم تعذیه و شبیه خوانی برگزار می کرد، ولی نسبت به دیگر رویکردهای دینی توجه چندانی از خود نشان نمی دادند. در عصر صولت السلطنه هیچ محکمه ی شرعی در منطقه ی چاراویماق و اوریاد دایر نبود و مظالم زیادی صورت می گرفت. صولت السلطنه شنل به دوش می انداخت، سواد نداشت و فردی به نام«موید» منشی ایشان بود. همه ی ارباب های کوچک و بزرگ منطقه به ایشان اهمیت می دادند و حرفش همه جا خریدار داشت.
[1] - خواهر شاهی خانم، ماهی خانم نام داشت. و ایشان همسر جد اعلای نگارنده مرحوم حاج سلیمان پری لویی است.
اين كه در صد سينه پيچد يك نفس