در جستجوی خویش

من به همین راحتی در این دنیای وانفسا می خواهم در جستجوی خویش با شم . بی هیچ خویشی آنهم در غربت.غربی.از همان نوعش که شیخ اشراق سهروردی مطرح کرده است . به هر تقدیر ما با ایشان از یک سرزمین هستیم . تاثیر آب وهوا را هم در فرایند شکل گیری اندیشه در انسان نمی توان رد کرد. به نظرا نسان من بعد از چهل سال هم نمی تواند غربت را جانشین وطن کند. طعم و عطرسر زمین پدری دیگر چیزی است . جستجوی خویش در غربت نمی تواند انسان را به گم گشته او نزیک کند جون انسان از حالت طبیعی ندارد. غربت چیزی جز درد ورنج تداعی نمی کند . باید خود را در وطن یافت . در تعامل با دوستان ویاران قدیم با خویشان واقوام و در تعامل با چیز هایی که از روزگار گذشته باقی مانده و جهانی از خاطرات از یاد رفته را به ذهن تداعی می کند. از نظر من هیچ بنایی هر چند رفیع و شیک جای خانه های کلوخی پدر بزرگ را نمی گیرد .